مرد کوچک

تقدیم به طاهر عزیزم : طاهر کوچولو این مرد کوچک خیلی بامزه است خیلی با نمک طاهر کوچولو خیلی کوچیکه تمیز و نازه خیلی هم شیکه تو چشاش تیله داره یه قلب بی حیله داره خنده ی بی شیله داره لا لا لا مامان طاهر مواظبشه تا این کوچولو سلامت باشه طاهر مامانو خیلی دوس داره سرشو روی شونش می ذاره خدای بزرگ طاهر کوچیکه چون خیلی پاکه به تو نزدیکه به تو می سپاریم کوچولو ها رو هیچکی نمی شه که بهتر از تو تو چشاش تیله داره یه قلب بی حیله داره خنده ی بی شیله داره لا لا لا با موسیقیه ترانه علی کوچولو بخونیدش ...

اینجا شمال خونه دایی حسین بابام هست لطفا به من کمک کنید من پشت ماشین چیکار میکنم. مامان بابا کمک کمک ...

  ای نفرقون کوچولو و وسایلش رو مامان و بابا برام خریدن و من خیلی دوستش دارم . راستی من امروز اوریون گرفتم .( یادم نره تاریخش سه شنبه 18 تیرماه 1392 بود) ...

این هم صبح فردای تولد که من غش کردم از خستگی .... ...

  کیک خوشمزه تولد یکسالگی من راستی  کفشدوزکی که  پائین بستنی هست رو بابام سفارش داده بود. بستنی هم سلیقه مامانم بود. به شیرینی فروشی لادن شهران هم سفارش داده بودند. به به ...

من عاشق حمام هستم . طوری که هر کسی می ره حموم من گریه می کنم تا من هم ببره تا 2 ساعت هم تو حموم با بابام موندم  هیچیم نشده . انقدر آب دوست دارم که خدا می دونه . هر کی این مطلب رو می خونه اگه خواستید برید حموم لطفا من هم ببرید. ممنون ...

سلام اسم من محمد طاهر هست ، من ساعت 2/35 دقیقه روز 28 خرداد 1392 در بیمارستان عرفان به دنیا اومدم . اول تولدم خیلی مامان و بابا رو اذیت کردم چون یه مرسضی کوچولو داشتم که باعث شد دو هفته اول زندگیمو از مامان و بابام دور باشم و توی دستگاه پیش پرستارهای مهربون باشم . من ازروی هشتم تولدم تونستم شیر خوشمزه مامانم رو بخورم( هشت روز خوراکی به این خوشمزگی رو از دست دادم ) ولی توی این یک سال و اندی جبران کردم و غصه هم نمی خورم . راستی من روز سیزدهم به خونمون رفتم و بابا برام یه گوسفند کشت . اون روز خیلی ها خونمون بودن ( مامان نرگس ، بابا علی ، عزیز منظر، عمه مهدیه ، خاله فهیمه ، خاله افسانه ، خاله نازنین ، خاله نسرین ، دایی محمد رضا ، مهدی ، عم...